رهایی در کره جنوبی

اگر به تاریخ کره جنوبی و هرچیزی که به اون مربوط میشه علاقه دارید با ما همراه باشید

رهایی در کره جنوبی

اگر به تاریخ کره جنوبی و هرچیزی که به اون مربوط میشه علاقه دارید با ما همراه باشید

رهایی در کره جنوبی

اینجا همه چیز درباره کره پیدا میشه اگه درخواست،پرسش یا نظری هم دارید میتونید اعلام کنید

بدون شرح

شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۲۵ ق.ظ

اول اینکه یه سلام میکنم به همه و برای همه آرزوی سلامتی و حال خوب دارم 

دوم اینکه ببخشید که نمیتونم پست بزارم واقعا مشغله های زیادی دارم که متاسفانه نمیتونم یه پست خوب بزارم هرچند چندتا پست و مطلبتو صف انتشاره که وقت تکمیلشو پیدا نکردم ولی هر از گاهی به وبلاگ سر میزنم نظراتتونو میخونم و جواب میدم و در این بین نظر یکی از دوستان رو دیدم که یکی از مطالبمون رو هم خونده بودن و اونو اصلاح کرده بودن

از همه اینا که بگذریم یکی از نظرات ایشون خیلی نظر منو جلب کردو به نظرم رسید میتونه خیلی جالب باشه و خوبه که اونو به قالب یه پست دربیارم امیدوارم برای شمام جالب باشه 

با تشکر از دوست خوبمون آقا محمد

 

مقام خاندان سلطنتی در چوسان خیلی پیچیده بوده ولی والامقامترین شخص دربار ملکه مادر بوده و ملکه مادر حتماً لزومی نداشته که مادر پادشاه باشه.میتونسته نامادریش باشه که به اون شخص میگن تِبی ماما(Taebi mama) ماما هم که به طور کلی یعنی بانو،علیاحضرت...در مورد جانشینی بگم که اولویت با فرزند پسر ملکه بوده که بهش میگفتن شاهزاده بزرگ یا به کره ای تِگون(taegun)،و به دختر ملکه میگفتن شاهدخت بزرگ یا گونگجو ماما(Gungjoo mama)، در واقع تِگون(پسرملکه) و گونجو ماما(دختر ملکه)،فرزندان رسمی و قانونی شاه بودن...چون تنها همسر پادشاه،ملکه محسوب میشده طبق قوانین کنفوسیوسی...و زن های دیگه معشوقه سلطنتی یا همون صیغه محسوب میشدن...از صیغه های شاه زنی که مقام بین(Bin) داشته باشه،در واقع بالاترین مقام صیغه های سلطنتی رو داره و یه جورایی همون سوگلی پادشاه محسوب میشه...و در شرایط خاص اگه ملکه فرزند پسری نداشته،پسر بزرگتر شاه از صیغه های سلطنتی،ولیعهد میشده...مثلاً همین امپراطور سوکجونگ معروف خودمون...همسر اولش ملکه اینگیونگ دو تا دختر بدنیا آورده و پسری نداشته...دومین همسرش ملکه معروف خودمون،ملکه اینهیون هم که کلاً نازا بوده و پسری نداشته،و سومین ملکه اش هم ملکه اینوون هم مثل اینکه نازا بوده البته بعضی ها میگن ب ای جلوگیری از کشمکش های سیاسی خودش تصمیم گرفته باردار نشه!و همین میشه که صیغه به ظاهر دلربای شاه سوکجونگ یعنی بانو جانگ اوکی جونگ،بعداً جانگ هی بین(مقام بین دریافت کرده) بهش میگفتن هی بین ماما،پسر دار میشه و شاه تصمیم میگیره اونو ولیعهد کنه ولی دربار امپراطوری چین مخالفت میکنه چون ملکه اینهیون بسیار جوان بوده و میگفتن با درمان به موقع میتونسته نازاییش رو برطرف کنه و باردار بشه...ولی شاه سوکجونگ تصمیم میگیره طرفداری پسرش و صیغه محبوبش یعنی بانو جانگ هی بین رو بگیره و ملکه اینهیون رو طی حریاناتی سباسی عزل کنه و بانو جانگ هی بین رو به مقام ملکه(به کره ای چئون جان ماما)ارتقا بده و اینطوری میتونه تایید چینیا رو بگیره و پسرش ارشدش رو راحت ولیعهد کنه چون مادرش یعنی بانو جانگ دیگه ملکه بوده و همسر قانونی پادشاه...البته بعداً سوکجونگ از عزل ملکه اینهیون احساس ناراحتی و ندامت میکنه و هم اینکه از اینکه کل دربار و کابینه وزیران رو حزب سورون تشکیل داده بود ناراحت بوده و هم اینکه موقعیت پسرش به عنوان ولیعهد تثبیت شده بود و خیالش راحت بود پس ملکه جانگ رو عزل کامل و اخراج نمیکنه و تنها به مقام قبلی اش یعنی هی بین که صد البته مقام بسیار رفیع و بالایی بوده تنزل میده و همسر بیچارش یعنی اینهیون رو دوباره به مقام ملکه بر میگردونه...البته تو این جریانات سیاسی دوم که ملکه جانگ به هی بین تنزل پیدا کرد و ملکه اینهیون دوباره به کاخ برکشت،بانوی چوی(همون دونگ یی خودمون) بی تاثیر نبود...در واقع دونگ یی با جریانات سیاسی تونست صیغه سوکجونگ بشه نه از روی علاقه و عشق...ولی به هر حال دونگ یی با وجود اینکه ملکه نشد،خیلی خوب تونست موقعیت پسرش رو به عنوان امپراطور چوسان تثبیت کنه!

 

 

  • ۹۹/۰۶/۰۱
  • raha

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">